سندرم هموراژيك

سندرم هموراژيك(Hemorrhagic Syndrome)
بيماري هموراژيك(Hemorrhagic Disease)
آنمي آپلاستيك(Aplastic Anemia)
آنمي هموراژيك(Hemorrhagic Anemia)
 
تعريف
سندرم هموراژيك از عارضه هاي ماكيان جوان و در حال رشد است ، كه به وسيله خونريزي هاي متعدد در پوست ، عضلات و بسياري از اندامهاي داخلي و نيز هيپوپلازي مغز استخوان مشخص مي گردد .
ماكيان ، اصولاً درسنين 5 تا 9 هفتگي ، به اين سندرم مبتلا مي شوند ، با وجود اين ، گاهي در گله هايي كه چند هفته مسن تر يا جوان تر هستند نيز واگيريهايي اتفاق مي افتد .
ظهور اين سندرم مصادف با توليد و مصرف تقريباً بي رويه داروهاي سولفاميدي ، كوكسيديواستات ها ، آنتي بيوتيك ها و افزودنيهاي خوراكي بود .
اين بيماري احتمالاً علل متعددي دارد كه برخي از آنها ممكن است به تخريب مغز استخوان منجر شوند . عوامل احتمالي ايجاد كننده اين بيماري عبارتند از :
الف – مسموميت ناشي از داروهاي سولفاميدي ، آنتي بيوتيكها ، كوكسيديواستاتها يا ساير افزودنيها.
ب- وجود مايكوتوكسين ها مانند آفلاتوكسين در غذا ، بستر و آب آشاميدني .
ج – آسيب ثانوي مغز استخوان در اثر بيماري عفوني بورس ، تورم كبد همراه با گنجيدگي يا بعضي عفونتهاي ديگر .

نشانه هاي باليني
1 – پرندگان مبتلا ضعيف و بي حال بوده ، سروگردن را به داخل بدن جمع مي كنند و شبيه پرندگان مبتلا به كوكسيديوز مي باشند . رنگ پريدگي و احتمالاً زردي در پوست تاج ، ريش ، صورت ، لبهاي گوش و پاها وجود دارد . ممكن است اسهال ، گاهي اسهال خوني ، در تعداد كمي از پرندگان وجود داشته باشد .
2 – دوره بيماري در گله معمولاً 3 هفته است . پس از آن پرندگان معمولاً بهبود مي يابند . ميزان واگيري از بسيار كم تا خيلي زياد متغير است . ميزان مرگ و مير تا 40% و متوسط آن 5 تا 10% مي باشد .
 
نشانه هاي كالبد گشايي
1 – خونريزيهايي در قسمت هاي مختلف بدن مانند : پوست ، عضلات سينه و ران ، كبد ، قلب ، مخاط پيش معده ، سروز و مخاط روده و اتاقك قدامي چشم يافت مي شود . ممكن است كبد زردرنگ و داراي خونريزي باشد . خونريزيها معمولاً به صورت پتشي يا اكيموز هستند . ممكن است لاشه كم خون به نظر برسد .
 
تشخيص بيماري
1 – تشخيص مبتني بر تاريخچه ، نشانه هاي باليني و جراحات بيماري مي باشد . مي توان با آزمايش ميكروسكوپي ، هيپوپلازي مغز استخوان را تائيد نمود .
 
كنترل و پيشگيري
از عوامل احتمالي ايجاد كننده سندرم هموراژيك اجتناب نمائيد يا آنها را به طور صحيح مورد استفاده قرار دهيد .
بايد برنامه درماني بدقت مورد توجه قرار گيرد و هرگونه درمان غير ضروري يا طولاني قطع شود .
 
درمان
درمان سندرم هموراژيك زياد موفقيت آميز نبوده است . موارد زير توصيه شده اند :
الف- جيره بايد تنظيم شود ، سپس ويتامينهاي گروه B عناصر معدني كمياب و ويتامين K به آن افزوده شود .
ب – مي توان روغن ماهي را ابتدا به ميزان 8 گالن در هر تن ، به مدت 5 روز و سپس 5 گالن در هر تن براي 5 تا 7 روز ديگر به غذا اضافه نمود .
 
منبع مورد استفاده:
1 . راهنماي بيماري هاي طيور ، تاليف سي اي وايتمن و اي اي بيكفورد ، ترجمه آقايان دكتر محمد حسين بزرگمهري، دكتر بهرام شجاعدوست، دكتر عليرضا اكبري، دكتر غلامعلي كليدري، دكتر نريمان شيخي، انتشارات سازمان اقتصادي كوثر، چاپ اول، تهران ، 1375
 
دانلود فایل
سندرم كبد چرب

 
سندرم كبد چرب (Fatty Liver Syndrome)
سندرم كبد چرب همراه با خونريزي Fatty Liver – Hemorrhagic Syndrome
 
تعريف
سندرم كبد چرب يكي از بيماريهاي مرغهاي تخم گذار چاقي است كه در قفس نگهداري
مي شوند و چرب شدن بيش از حد كبد ، كاهش ناگهاني توليد تخم مرغ و افزايش مرگ و مير گله از مشخصه هاي آن مي باشد .
اين سندرم تقريباً به طور انحصاري در مرغهاي چاق و پرتوليد موجود در قفس بروز مي كند . پرندگاني كه بصورت آزاد پرورش مي يابند ، بندرت مبتلامي شوند . گله هاي مبتلا معمولاً تحت تغذيه با جيره هاي پرانرژي مي باشند . واگيريهاي اين بيماري در آب و هواي گرم مداولتر است .

سبب شناسي
اين سندرم ممكن است ناشي از دريافت كالري زياد يا كاهش مصرف انرژي دريافت شده باشد .
همچنين متابوليت هاي حاصل از رشد كپكها در غذا ، بستر يا آب آشاميدني ممكن است موجب تخريب سمي كبد شوند .
ممكن است كمبود عوامل ليپوتروفيك كه براي حركت چربيها و حذف آنها از كبد ضروري هستند موجب اين سندرم شود .
استرس هايي مانند گرماي بيش از حد ، توليد بسيار بالا ، اصلاح نژاد براي توليد تخم مرغ يابيماريهاي تحت باليني ممكن است باعث ايجاد اين سندرم شوند .
 
نشانه هاي باليني
ميزان تخمگذاري به طور ناگهاني از ميزان بالا ( 75 تا 85%) به 45 تا 55% كاهش مي يابد . مرگ و مير بتدريج در گله افزايش مي يابد . گاهي پرندگان به طور ناگهاني و غير منتظره تلف مي گردند .
 
نشانه هاي كالبد گشايي
لاشه ها بيش از حد چاق هستند . ممكن است ناحيه سر پرنده رنگ پريده به نظر برسد .
كبد زردرنگ ، چرب و نرم است و اغلب داراي مقدار كم يا زيادي خونريزي و احتمالاً كيست هاي خوني زير كپسولي مي باشد . پرندگاني كه به طور ناگهاني تلف مي گردند ممكن است در اثر كيست خوني ، دچار پارگي كپسول كبدي و خونريزي داخلي شوند .
 
تشخيص بيماري
تشخيص براساس تاريخچه ، جراحات بيماري و اين واقعيت كه مرغها ، تخمگذار و داخل قفس هستند ، انجام مي شود .
 
كنترل و پيشگيري
گله را بايد طوري تغذيه كرد كه از چاقي پرندگان جلوگيري شود و ميزان انرژي جيره در سطوح توصيه شده نگهداشته شود . جيره بايد به مقدار كافي داراي عوامل ليپوتروفيك باشد .
 
درمان
هيچ درمان مفيدي وجود ندارد .
انرژي كل جيره بايد كاهش يابد . اين كار را مي توان با دستكاري يا جايگزين كردن اجزاي غذايي انجام داد . گاهي سبوس گندم جايگزين بخشي از ذرت مي شود .
 
منبع : راهنماي بيماري هاي طيور ، تاليف سي اي وايتمن و اي اي بيكفورد ، ترجمه آقايان دكتر محمد حسين بزرگمهري، دكتر بهرام شجاعدوست، دكتر عليرضا اكبري، دكتر غلامعلي كليدري، دكتر نريمان شيخي، انتشارات سازمان اقتصادي كوثر، چاپ اول، تهران ، 1375
 

دانلود فایل
عدم جذب كيسه زرده


عدم جذب كيسه زرده

در كالبد گشايي جوجه ها دو 2 هفته اول زندگي اگر كيسه زرده جذب نشده مشاهده شد دليل بيماري هاي باكتريايي و يا استرس شديد است .بيماريها با افزايش دماي بدن از جذب كيسه زرده توسط جوجه جوان جلوگيري مي كنند .به هر حال روش مشهود تغذيه جوجه ها بلافاصله پس از خروج از تخم مرغ نيز باعث كندي جذب مواد زرده اي شده و حضور آن در 14 روز اول زندگي خيلي پر اهميت نخواهد بود .حرارت زياد مادر مصنوعي در 2 روز اول نيز باعث كاهش جذب زرده مي شود .بين رنگ زرده جذب نشده و حضوربيماري رابطه اي وجود ندارد .كيسه هاي زرده  زرد ، سبز و پرتقالي رنگ در جوجه هاي سالم ديده ميشود .

منبع مورد استفاده : راهنماي كامل پرورش طيور ، تاليف مك.او.تورث و دونالد دي بل ، ترجمه دكتر محسن فرخوي ، مهندس تقي خليقي سيگارودي ، دكتر فريدون نيك نفس، انتشارات واحد آموزش و پژوهش معاونت كشاورزي سازمان اقتصادي كوثر، تهران، چاپ سوم، بهار 1375.

(استفاده از مطالب بالا با ذكر منبع بلامانع اس)
 
دانلود فایل
پارگي آئورت

پارگي آئورت (Aortic Rupture)
آئوريسم همراه با پارگي (Dissecting Aneurysm)
 
تعريف
پارگي آئورت از بيماريهاي مهلك و مداول بوقلمون و گاهي ماكيان است كه با خونريزي شديد داخلي ناشي از پارگي آئورت شكمي و ندرتاً آئورت سينه اي مشخص مي شود .
 
وقوع بيماري
پارگي آئورت از علل اصلي مرگ و مير در بوقلمونهاي نر بزرگ مي باشد ، كه تنها بعضي اوقات در بوقلونهاي ماده و ماكيان به وقوع مي پيوندد . اين بيماري بوقلمونهاي نر را در سنين 8 تا 24 هفتگي مبتلا مي نمايد . و حداكثر مرگ و مير در سنين 12 تا16 هفتگي مي باشد . اين بيماري در يك گله اغلب پرندگاني را كه رشد سريع تري دارند و سنگين ترند مبتلا مي كند . پارگي آئورت زماني اتفاق مي افتد كه بوقلمونها به رشد تحريك مي شوند . بيماري در بعضي از نواحي غرب آمريكا متداولتر است ، به طوري كه مرگ و مير در گله به 2 تا 5% مي رسد . ولي در ساير مناطق پرورش بوقلمون ايالات متحده متداول نيست .
 
سبب شناسي
علت پارگي آئورت مشخص نيست . اين حالت مربوط به بالا بودن پروتئين مصرفي ويك دوره طولاني افزايش چربي خون است كه اغلب منجر به شروع ناگهاني بيماري در يك گله مي شود .
 
نشانه هاي باليني
در گله هاي بوقلمون نر و سريع الرشد ، با شروع بيماري ، مرگهاي ناگهاني به طور مكرر اتفاق مي افتد . بعضي پرندگان به پشت بر روي زمين افتاده ، بالهايشان را بشدت تكان مي دهند و در عرض چند دقيقه مي ميرند . ممكن است در دهان و منافذ بيني آنها ، خون مشاهده شود .
 
نشانه هاي كالبد گشايي
در حالي كه پرنده وضعيت عضلاني خوني دارد ، رنگ پرده است و در محوطه بطني آن مقدار زيادي خون لخته شده وجود دارد . خون لخته شده اغلب يك يا هر دوكليه را احاطه مي كند و همچنين ممكن است در كيسه هاي هوايي ، ريه ها ، ناي و محوطه دهاني و بيني هم اين حالت اتفاق افتد . اگر محل پارگي در آئورت صدري باشد ( اين حالت معمول نيست ) كيسه پريكارد مملو از خون لخته شده خواهد بود . وضعيت اخير بايد از تامپوناد قلبي كه در پي خونگيري از قلب ايجاد مي شود متمايز گردد .
 
تشخيص بيماري
تشخيص معولاً براساس تاريخچه و جراحات بيماري مي باشد .
 
كنترل و پيشگيري
1 – در پرندگان در حال رشد ، بويژه بوقلمونهاي نري كه 12 تا 16 هفته سن دارند ، مصرف غذا بايد محدود گردد . بايد از مصرف بيش از حد پروتئين و چربي ، بخصوص در اين دوران بحراني ، جلوگيري كرد .
2 – استفاده از روشهاي مديريتي جهت آرام نگه داشتن پرندگان نيز ، ممكن است كمك كننده باشد . اين روشها شامل تاريك نگه داشتن سالن و محدود نمودن روشنايي روز خواهد بود . با روشن كردن راديو و با صرف وقت بيشتري در گله ، مي توان پرندگان را به حضور انسان عادت داد .
3 – در پرندگاني كه به علت پارگي آئورت تلف شده اند ، ميزان مس در كبد پايين مي باشد ، ولي افزودن مكمل مس تاثيري بر روي كاهش خسارات نداشته است .
 
درمان
درماني براي اين بيماري وجود ندارد .
 
منبع : راهنماي بيماري هاي طيور ، تاليف سي اي وايتمن و اي اي بيكفورد ، ترجمه آقايان دكتر محمد حسين بزرگمهري، دكتر بهرام شجاعدوست، دكتر عليرضا اكبري، دكتر غلامعلي كليدري، دكتر نريمان شيخي، انتشارات سازمان اقتصادي كوثر، چاپ اول، تهران ، 1375
 
دانلود فایل
اختلالات حركتي طيور

اختلالات حركتي طيور
Locomotor Disturbances of poultry))
 
مقدمه :
     اختلالات حركتي ، از علل عمده خسارات اقتصادي در صنعت پرورش طيور است .اگرچه معمولاً دستگاه اسكلتي مبتلا مي شود ، ولي گاهي ناهنجاريهايي در دستگاههاي عصبي يا عضلاني رخ مي دهد و به اختلال حركتي منجر مي گردد . پرندگان گوشتي ( ماكيان گوشتي و بوقلمون بيشتر مبتلا مي شوند . همزمان مسن تر ( سنگين تر)‌ شدن پرندگان ، اختلالات ناحيه پا به صورت باليني ظاهر مي شوند ، ولي احتمالاً آغاز چنين فرآيندي ، مربوط به قبل مي باشد . اين اختلالات در تخم گذارها شيوع كمتري دارند و معمولاً ناشي از عدم تعادل مواد معدني مي باشند . عليرغم اهميت مشخص اين دسته از بيماريها ، معلومات نسبتاً كمي در مورد آنها وجود دارد . مشكل مهمي كه در مورد اين بيماريها وجود دارد ناشي از آن است كه اصولاً نامهايي كه براي اين بيماريها به كار رفته است ، به نشانه هاي باليني ، سبب شناسي (‌عامل شناخته شده يا مشكوك) يا روند بيماري زايي آنها اشاره مي نمايد . در حالي كه اين اسامي نمايانگر وضعيت بيماري نيستند و در اصل در همه موارد بيماري زايي و علت واقعي بيماري را مشخص نمي نمايند .
 
خارج شدن پا از مفصل Splay Leg
     در جوجه هاي جوان ،‌از زمان خروج از تخم تا سن دوهفتگي اتفاق مي افتد . انحراف جانبي پا كه معمولاً در مفصل زانو و گاهي در مفصل لگن وجود دارد ، ممكن است يكطرف يا دوطرفه باشد . نگهداري طيور بر روي سطوح لغزنده ، به چنين وضعيتي منجر مي گردد .همچنين خارج شدن تعداد بسيار زيادي جوجه از تخم دريك سيني ، ممكن است براي ايجاد اين حالت ، مستعد كننده باشد . در جوجه بوقلمونهايي كه در روزهاي اول بر روي ورقه اي مقوايي نگهداري مي شدند ، ميزان بالايي از بروز اين حالت مشاهده شده است .
 
ريكتز مزرعه اي ( بيماري نرمي استخوان بوقلمون)
      اين بيماري بيشتر در بوقلمونهاي جوان در سنين 2 تا 4 هفتگي مشاهده شده است . بيماري مشابهي نيز در جوجه هاي گوشتي توصيف شده است . پرندگان مبتلا يا نمي توانند روي پا بايستند، يا در صورت نزديك شدن انسان به آنها ، چند قدم راه رفته ، بر روي زمين مي نشينند . استخوانها انعطاف پذيرند و ممكن است بدون شكسته شدن خم گردند يا اينكه در حين جابجا كردن پرندگان براحتي بشكنند . رشد نامتناسب ، ضعف پردرآوري و اغلب همزمان يا متعاقب آن آنسفالومالاسي (‌كمبود ويتامين E ) وجود دارد . تغييرات ظاهري و ميكروسكوپي با آنچه در ريكتز كلاسيك مشاهده مي شود يكسان است . به طرق زير ريكتز مزرعه از ريكتز كلاسيك متمايز مي گردد :
1 – متمايز بودن سطح كلسيم و فسفر جيره .
2 – واگيري پايين (معمولاً كمتر از 5% بندرت بالاي 10% )
3 – اين بيماري معمولاً در جوجه ريزيهاي بعدينيز مجدداً در همان مزرعه بروز مي كند . اگرچه به نظر مي رسد افزودن ويتامين D3 به آب و پوشاندن سطح غذا با دي كلسيم فسفات (3 پوند به ازاي هر 5000 پرنده) دوباره در روز ، به بهبودي كمك كند ، اما بنابر گزارشهاي رسيده ، بيماري گاهي خودبخود و بدون درمان نيز بهبود مي يابد . علل متفاوتي در مورد سبب شناسي آن مطرح شده اماهيچ يك ثابت نشده اند ، اين علل شامل مايكوتوكسين ها و ويروسهايي هستند كه از جذب مواد غذايي و ويتامينها از روده يا هيدروكسيله شدن ويتامين D در كبد و كليه ممانعت مي كنند . پاكسازي و ضدعفوني كامل ، بويژه با استفاده از فرمالين 10% عموماً براي پيشگيري از بيماري در جوجه ريزيهاي بعدي موفقيت آميز خواهد بود .
 
چرخش درشت ني ( پيچش پا) Tibial Rotation (Twisted Leg)
     معمولاً بوقلمونها و طيور گوشتي جوان به اين حالت مبتلا مي گردند . در اين حالت چرخش جانبي (پيچش) انتهاي پاييني درشت ني وجود دارد كه موجب انحراف قسمت پاييني پا به سمت خارج مي شود . چرخش معمولاً يكطرفه مي باشد و ممكن است تا 90 درجه برسد . وقوع سريعي دارد و اغلب در عرض 24 تا 48 ساعت اتفاق مي افتد . ميزان واگيري پايين است (كمتر از 1%) ولي معمولاً اين ميزان در پرندگاني كه در روزهاي اول بر روي سطوح سيمي پرورش مي يابند ، بالاتر مي باشد . در مورد علت چرخش درشت ني اطلاعي وجود ندار. چرخش درشت ني بايد از لغزش تاندون متمايز گردد. در لغزش تاندون چرخشي وجود ندارد ولي عريض انتهاي پاييني درشت ني ، پهن شدن كونديل هاي درشت ني و جابجا شدن تاندون هاي جمع كننده به خارج از شيار كم عمق بين كونديل ها ، به انحراف جانبي قسمت پاييني پا منجر مي شود . در چرخش درشت ني ، تاندون ها جابجا نمي شوند .
 
خميدگي استخوان طويل پا Long Bonc Distorion
   اين حالت يكي از شايعترين ناهنجاريهاي پا و علتهاي لنگش مي باشد كه در طيور گوشتي و بوقلمونها رخ مي دهد . مشخصه آن خميدگي جانبي استخوانهاي طويل پاها است كه به ناهنجاري واروس منجر مي گردد . معمولاً زاويه دار شدن جبراني انتهاي پاييني استخوانهاي دشت ني ، ران و متاتارس باعث ايجاد ناهنجاري والگوس مي شود . در اين موارد ، بدشكلي استخوان سبب لغزش تاندونهاي جمع كننده به خارج از شيار بين كونديل ها مي گردد . اين حالت بايد از پروزيس كه علت تغذيه اي دارد متمايز شود . اين ناهنجاري معمولاً در نژادهاي گوشتي كه رشد سريعي دارند رخ مي دهد و ممكن است دو طرفي يا يك طرفي باشد . در اين حالت عدم توانايي پرنده مبتلا در رقابت با پرندگان ديگر در سالن مرغداري ، به كاهش توليد و بروز مرگ و مير منجر مي شود . علت اين اختلال ناشناخته است .
 
ديسكندروپلازي استخوان درشت ني ( استئوكندروز ، استئوكندروديستروفي)
    ديسكندروئپلازي درشت ني ، نوعي بيماري عمومي است كه ناحيه رشد غضروفي را مبتلا
مي كند . در اين حالت يك نارسايي موضعي در معدني شدن منطقه بينابيني به وجود مي آيد كه به ايجاد يك برجستگي عضروفي و هرمي شكل منجر مي شود ، كه به طور دائم در داخل ديافيز، جاي مي گيرد . عروق خوني نمي توانند در اين غضروف غير طبيعي نفوذ نمايند. اين فرايند زماني بيشترين اهميت را مي يابد كه در نژادهاي گوشتي سنگين بويژه پرندگان مسن ، استخوانهاي داراي رشد سريع و تحمل كننده وزن بدن مبتلا گردند . قسمت فوقاني استخوان درشت ني با شدت بيشتري مبتلا مي شود و ضخيم و خميده مي گردد . در كالبد گشايي ، بازكردن قسمت مياني انتهاي فوقاني درشت ني مشخص كننده يك توده غضروفي برجسته خواهد بود . اين حالت ممكن است در يك يا هر دو طرف وجود داشته باشد . تاكنون عوامل متعددي در مورد اين بيماري شناخته شده است ولي علت ( يا علتها)‌بدرستي مشخص نشده است . اين عوامل عبارتند از :
ژنتيك ( نژادهاي سنگين و داراي رشد سريع حساسترند)
سن (‌جوانها حساسترند)
جنس (نرها حساسترند)
شرايط پرورش
بالابودن كلريد و فسفات نيز ميزان بروز آن را افزايش مي دهد .
     جيره ها و شرايط مديريتي كه باعث رشد سريع مي گردد بروز اين بيماري را افزايش مي دهند. انواع مختلف كنجاله سويا نيز بر روي ميزان بروز اين بيماري تاثير دارند . اين بيماري در طيور گوشتي با خوراندن كشت فوزاريوم روزيوم ايجاد شده است . به نظر مي رسد كه عصاره آبكي اين قارچ (TDP1) سم اصلي آن باشد .
 
استئوميليت – سينوويت Osteomyelitis – Synovitis
     طيور گوشتي مسن و بوقلمونها بيشتر به اين عارضه ها مبتلا مي شوند . استئوميليت و يا سينوويت در پي حضور باكتري در خون ( باكتريمي) يا عفونت خوني (سپتي سمي) ايجاد مي گردند . اشريشياكلي و استافيلوكوكوس اُرئوس غالباً در  اين موارد جدا مي شوند . آريزونا ، پاستورلا ، يرسينيا ، استرپتوكوكوس و قارچها نيز به ميزان كمتري باعث استئوميليت و يا سينوويت مي شوند . انتهاي فوقاني استخوانهاي پا ، مهره هاي مفصل دار ( مهره هاي گردني و مهره هاي 5 تا 7 سينه اي ) و مفاصل آنها ، معمولاً مبتلا مي گردند . در استخوانهاي بلند ، جراحات به صورت نرم ، زردرنگ و كانوني درحوالي منطقه رشد غضروفي وجود دارند. جراحات مهره اي به صورت ديسكواسپونديليت ( التهاب مهره و ديسك بين مهره اي ) مي باشد كه ممكن است موجب فشار آوردن برروي نخاع شوكي و فلجي گردد . درصورت وجود سينوويت ، اين حالت چركي مي باشد و غشاهاي سينويال غلافهال وتر را هم مانند مفاصل ، مبتلا مي كند . درمان پرندگان مبتلا بندرت مفيد واقع مي شود . پيشگيري براساس درمان بيماريهاي ايجادكننده عفونت خوني(سپتي سمي) انجام مي شود .
    
مايكوپلاسموز ( سندروم بوقلمون – 65 ، تي اس – 65 ، پيچش گردن)
Mycoplasmosis (Turkey Syndrome – 65,Ts – 65 T Wry-Neck)
     مايكوپلاسماها بويژه مايكوپلاسما مله آگريديس ، علاوه بر ايجاد بيماري تنفسي در بوقلمون ، در ايجاد بيماريهاي اسكلتي نيز دخالت دارند و استئوميليت گردن (پيچش گردش )‌، بزرگ شدن مفصل خرگوشي و خميدگي پاها از مشخصه هاي اين بيماري هستند . تورم كيسه هاي هوايي نيز در پرندگان مبتلا مشاهده مي شود . به علت شيوع بالاي اين بيماري در سال 1965 در انگلستان ،‌ واژه سندرم بوقلمون – 65 (TS-65) براي آن به كار رفته است . پاتوژنز تغييرات ايجاد شده در استخوانهاي بلند مشخص نيست . استئوميليت گردني در نتيجه التهاب كيسه هاي هوايي گردني كه انشعابهايي در ميان مهره هاي گردني دارند ايجاد مي گردد . تمهيدات كاهش دهنده عفونت با مايكوپلاسما مله آگريديس ، ميزان بروز بيماريهاي اسكلتي را هم كاهش مي دهند .
 
اسپونديلوليستزيسSpandyloisthesis
خميدگي پشت (Kinky –Back)
     اسپونديلوليستزيس با ابتلاي مهره هاي سينه اي 5 تا 7 به كيفوز (قوزكردگي) مشخص مي گردد . اين حالت به علت چرخش انتهاي قدامي مهر سينه اي 6 به طرف پايين، نارسايي سطح مفصلي در ثابت نگه داشتن مفصل و تغييرات مشابهي در مهره هاي مجاور ، ايجاد مي شود . در موارد شديد ، انحناي حاد مجراي درون مهره ها ، نخاع شوكي را تحت تاثير قرار مي دهد و از نظر باليني به فلجي قسمتي از بدن منجر مي گردد . پرندگان مبتلا نشانه هاي باليني مشخصي را بروز مي دهند كه عبارتند از : 1 – كوتاه شدن ظاهري 2 – خميدگي پشت 3 – نشستن بر روي زانوها همراه با انداختن وزن بدن بر روي دم و بلند شدن پاها از روي زمين 4 – كشيده شدن سرو گردن 5 – حركت دوراني پاها به سمت عقب در هنگاهي كه سعي مي كنند حركت نمايند . اغلب در گله مبتلا ، درصد زيادي از پرندگان فاقد نشانه هاي باليني مي باشند كه در اين پرندگان ميزان خميدگي مهره ها كمتر است . اگر چه اين حالت در بوقلمونها نيز ديده شده ولي بروز اسپونديلوليستزيس فقط در طيور گوشتي گزارش شده است . اين بيماري در طيور تخمگذار اتفاق نمي افتد . هنوز علت آن معلوم نيست ، ولي با انتخاب ژنتيكي مي توان بروز آن را در يك جمعيت تغيير داد .
 
استئوپروز( فلجي طيور تخمگذار در قفس – خستگي مرغهاي تخمگذار در قفس)
Osteoporosis (Caged- Layer Paralysis , Caged- Layer Fatigue)
     طيور تخگذار نگهداري شده در قفس بويژه قفسهاي انفرادي گاهي به اين بيماري مبتلا مي شوند . نشانه ها معمولاً در دوراني بروز مي كنند كه توليد به بالاترين ميزان خود برسد . عدم توانايي ايستادن ، از مشخصات اين بيماري مي باشد . ترد شدن استخوان بويژه استخوان ران منجر به شكستگيهاي پاتولوژيك مي گردد .
پرندگان مبتلا در مدت 7-4 روز بعد از قرار گرفتن بر روي بستر به طور كامل و خود به خود بهبود مي يابند . كمبود ويتامين D3 ، كلسيم و بويژه فسفر در مرغهاي تخمگذار ايجاد استئوپروز مي كند . مرغهاي تخمگذار در قفس قادر نيستند مانند پرندگاني كه بر روي زمين پرورش مي يابند ، فسفر موجود در مدفوع را مجدداً مصرف نمايند بنابراين در جيره شان به فسفر اضافي نياز دارند . نوعي ضعف پا در طيور تخمگذار مشخص شده است كه از نظر باليني مشابه اين حالت مي باشد. ولي جراحات ميكروسكوپي خاصي ندارد . علت اين اختلال نامشخص است .
 
حالتهاي متفرقه
اسكوليوز (Scoliosis) : (خميدگي جانبي ستون مهره ها) معمولاً در تمام انواع طيور مشاهده مي شود . اين حالت كه اغلب به طور اتفاقي بروز مي كند ، نمي تواند عامل لنگش باشد ، مگر اينكه تمام احتمالات ديگر رد شده و تحت فشار قرار گرتفن نخاع شوكي مشخص شده باشد .

سستي پا
(Shakey Leg) : يكي از بيماريهاي باليني بوقلمونهاي در حال رشد است كه هنوز علت و اهميت آن مشخص نيست .
 
سندرم سوء جذب ، سندرم بدشكلي پرهاي بال ( پرندگان هليكوپترمانند) ، سندرم تعويق رشد، سندرم پرنده رنگ پريده
Malabsorption Syndrome , Split wing Syndrome (Helecopter Birds) Runting Syndrome , Pale Bird Syndrome.
همه اين اسامي براي عارضه اي در بوقلمون و طيور گوشتي به كارمي روند كه باتعويق رشد ، رنگ پريدگي و بازدهي ضعيف پرنده همراه مي باشد . مطالعات اخير بر روي طيور گوشتي بيانگر احتمال دخالت عوامل عفوني ، مانند رئوويروسها مي باشد كه ممكن است در روده هاي پرندگان مبتلا يافت شوند . پرندگان مبتلا اغلب به علت مختل شدن جذب طبيعي رنگدانه هاي كاروتنوئيد، رنگ پريده مي باشند . ممكن است آنسفالومالاسي نيز به طور همزمان پديد آيد .
 
نكروز سر استخوان ران Femoral Head Necrosis :
اين عارضه در طيور گوشتي و بوقلمونهاي مسن مشاهده مي شود . اگرچه در اين مورد مطالعات دقيقي انجام شده است ولي قراين موجود نشان مي دهد كه اين حالت يك فرايند غير عفوني است. هنگام كالبد گشايي پرندگان مبتلا به لنگش ، غضروف سر استخوان ران از اين استخوان جدا مي شود و در حفره استخوان لگن باقي مي ماند . سطحي از استخوان ران كه در اين حالت نمايان مي شود شكننده و داراي خلل و فرج و فرورفتگي مي باشد . اغلب در عضلات احاطه كننده مفضل لگن نيز خونريزي وجود دارد .در طيور گوشتي نوعي تورم پوست ناشي از اين عارضه همراه با ريزش پر در اطراف مفصل لگني (سندرم پرريختگي اطراف لگن) گزارش شده است . ناهنجاريهاي غضروف مفصلي سراستخوان ران در طيور گوشتي متداول مي باشد .
 
پيچ خوردگي پنجه پا Twisted Toes :
در نژادهاي سنگين متداول است و ارزش اقتصادي مشخصي ندارد . اما ممكن است راه رفتن پرندگان بر روي كناره هاي پنجه هاي پا منجر به زخمي شدن آنها گردد . اينحالت را با «جمع شدن پنجه پا» كه در اثر كمبود ريبوفلاوين ايجاد مي شود ، اشتباه نكنيد .
ادم پا Leg Edema :
يكي از علل ضبط لاشه ، بويژه در مورد بوقلمونهاي نر سنگين وزن مي باشد . اين حالت در هنگام انتقال طيور از مزرعه به كشتارگاه اتفاق مي افتد و نوعي ميوپاتي ناشي از استرس شديد حمل و نقل مي باشد .اين عارضه اصولاً در آب و هواي سرد ودر فصول زمستان و پاييز رخ مي دهد . در بازرسي كشتارگاهي اين حالت با تجمع گاز يا مايع سروزي يا سروزي خوني بر روي ران يا در فضاي مغابني مشخص مي شود .
 
پارگي عضله نازك ني اي Puptured Peroneus Muscle : 
در اين حالت در كشتارگاه در بوقلمونها ديده مي شود و احتمالاً ناشي از استرس بيش از حد در هنگام حمل و نقل مي باشد .
 
ميوپاتي هاي سمي Toxic Myopathies : 
ممكن است با يونوفورها ( داروهاي كوكسيديواستات)‌و خوردن دانه هاي Cassia Oxidentalis ايجاد گردند .
 
كندروديستروفي Chondrodystrophy :
 از بيماريهاي ارثي طيور است كه با كوتاه شدن مشخص استخوانهاي بلند مشخص مي شود .
 
پارگي تاندون Tendon Rupture :‌
 از علتهاي لنگش مي باشد . پارگي در تاندونهاي جمع كننده، تاندونهاي زانو و تاندونهاي بين استخوانهاي تارس رخ مي دهد .
به طور كلي با فراهم نمودن فضاي كافي براي پرندگان ، نرمش دادن ملايم آنها ، تغذيه كافي ، پيشگيري از عفونهاي داخلي و مناسب نگه داشتن شرايط بستر و كيفيت هوا در سالن مرغداري مي توان اختلالات حركتي را كاهش داد .
 
 
منبع : راهنماي بيماري هاي طيور ، تاليف سي اي وايتمن و اي اي بيكفورد ، ترجمه آقايان دكتر محمد حسين بزرگمهري، دكتر بهرام شجاعدوست، دكتر عليرضا اكبري، دكتر غلامعلي كليدري، دكتر نريمان شيخي، انتشارات سازمان اقتصادي كوثر، چاپ اول، تهران ، 1375
 
 
 

دانلود فایل
لینک کوتاه